عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش کاسکو

آموزش کاسکو

در آموزش کاسکوها به موارد زیر توجه داشته باشید:

در آموزش کلمات، عبارات یا جملات به کاسکوها، از تکرار حرف‌های زاید در قبل و بعد از کلمه یا عبارت مورد نظر خودداری کنید.

مثلاً وقتی می‌خواهید «سلام» را به کاسکو یاد بدهید، فقط «سلام» را با صدای بلند و رسا بگویید و آن را به فاصله 5 ثانیه و به مدت 15 دقیقه تکرار کنید.

اگر شما به اشتباه بگویید: «کاسکو بگو سلام» یا «سلام بگو» یا «سلام – کاسکو بگو» کاسکو معنی هیچ یک از کلماتی را که شما می‌گویید، نمی‌فهمد و فقط آن چه را که می‌شنود، سعی در یاد گرفتن آن می‌کند.

محل آموزش کاسکو باید دور از سر و صدا باشد تا کاسکو بهتر فرا گیرد. صداهای مزاحم مانع از تمرکز حواس کاسکو می‌شوند.

در هر جلسه آموزش فقط باید یک درس را آموزش داد. آموزش بیش از یک درس موجب بیزاری و خستگی کاسکو می‌شود.

غالباً آموزش موفق یک درس به چندین جلسه تدریس نیاز دارد.

طبیعی است که هر چه تعداد کلمات هر درس زیادتر و دشوارتر باشد، شما باید جلسات بیشتری را به تدریس آن‌ها اختصاص دهید.

در تدریس یک درس چند کلمه‌ای یا جمله، هم تعداد کلمات و هم دشواری کلمات روی تعداد دفعات مورد نیاز تکرار تأثیر می‌گذارند.

به عبارت دیگر، اگر در تدریس یک جمله 5 کلمه‌ای مثلاً به 500 بار تکرار نیاز باشد، ممکن است وجود حتی یک کلمه دشوار در آن جمله، تعداد دفعات تکرار مورد نیاز آن جمله را به شدت افزایش دهد.

بررسی هوش کاسکوها و توانایی سخن گویی

به طور کلی سرعت یادگیری کاسکو و تعداد کلمات، عبارات یا جملاتی که کتاسکو پس از یادگیری می‌تواند در حافظه خود نگه دارد، بهترین معیار برای تعیین هوش کاسکو است.

کاسکوهایی که در موقع آموزش مستقیم در چشم مربی خود نگاه می‌کنند، قدرت یادگیری کمتری نسبت به آنهایی که یک طرف سر یا یک گوش خود را به طرف بالا می‌گیرند دارند.

ظاهراً کاسکو در این حالت یک گوش خودش را به طور کامل اختصاص به شنیدن صدای مربی‌اش می‌دهد و صدای مربی را خوب می‌شنود و بهتر یاد می‌گیرد.

به طور کلی، با نگاه کردن به قیافه ظاهری یک کاسکو و ترکیب بدنی یا شکل سر کاسکو، نمی‌توان به میزان هوش آن پی برد.

بهترین شخصی که می‌تواند درباره هوش یک کاسکو نظر درستی بدهد، صاحب کاسکو است.